مدیریت سود

مدیریت سود یعنی استفاده مدیران از قضاوت های شخصی خود در گزارش های مالی به منظور تغییر در جهت گزارشگری مالی

ادبیات تحقیق مدیریت سود فاقد تعریفی پذیرفته شده از مدیریت سود است.

آرتور لویت، رئیس پیشین کمیسیون بورس و اوراق بهادار امریکا، مدیریت سود را این گونه تعریف می‏کند: “مدیریت سود عملی است که موجب می‏شود، سود گزارش شده بیشتر منعکس ‏کننده خواسته ­های مدیریت باشد تا عملکرد مالی بنیادی شرکت”. اسکیپر (۱۹۸۹) مدیریت سود را به عنوان مداخله هدفمند در فرایند گزارش­گری مالی با قصد تحصیل برخی منافع شخصی، تعریف می‏کند.

این دو تعریف بر جنبه فرصت‏طلبانه مدیریت تمرکز دارند؛ یعنی، مدیریت با انگیزه‏های سودجویانه اقدام به مدیریت سود می‏کند و به طور ضمنی بیان می‏کنند که مدیریت سود موجب کاهش محتوای اطلاعاتی اعداد حسابداری خواهد شد.

از سوی دیگر، برخی محققان نگاهی آگاهی‏دهنده به مدیریت سود دارند و آن را به عنوان دستکاری اعداد سود توسط مدیران تعریف می‏کنند که به واسطه آن اطلاعات خصوصی و محرمانه مدیریت در مورد عملکرد آتی شرکت به سرمایه‏گذاران منتقل می‏شود. با پذیرش این تعریف، باید انتظار داشت مدیریت سود نه تنها موجب کاهش محتوای اطلاعاتی سود نخواهد شد، بلکه این عمل، سرمایه‏ گذاران را در تفسیر بهتر ارقام گزارش شده یاری می‏رساند.

به هر حال، فرصت­ طلبانه بودن مدیریت سود در ادبیات تحقیق از مقبولیت بیشتری برخوردار است.

انگیزهای مدیریت سود

-افزایش بازده سهام

-شرایط تامین مالی بهتر

-عدم تخلف از قرادادهای بدهی

-انگیزهای سیاسی اطلاع رسانی به سرمایه گذاران

مطالب این نوشته

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *